Root Nationاستاتتجزیه و تحلیلخاطرات یک گیک قدیمی بدخلق: آخرین ما

خاطرات یک گیک قدیمی بدخلق: آخرین ما

-

دفتر خاطرات عزیز، می خواهم از شما شکایت کنم. متوجه شدم که در زمان های غیرمنتظره ای جالب زندگی می کنم. به حدی که در یک لحظه همه چیز مربوط به اینجا و اکنون ... فقط یک خاطره خوشایند در میان پرخوری تکنولوژیک باقی خواهد ماند. من از سریال ناامید شدم تاریخ و زمان آخرین از ما، اما در عین حال او را تحسین می کنم.

تاریخ و زمان آخرین از ما

به نظر من، The Last of Us شبکه HBO بهترین سریالی است که تا به حال بر اساس یک بازی کامپیوتری ساخته شده است. با این حال، به عنوان یک طرفدار بازی هایی با همین نام، یک چیز به من آرامش نمی دهد: بیرون از دیوارهای شهرک ها و مناطق پناهگاه، بیش از حد خالی و بیش از حد امن است. انگار زامبی ها تبخیر شده بودند.

همچنین بخوانید: خاطرات یک گیک قدیمی بدخلق: ایلان ماسک

منطق بازی‌های ویدیویی در مقابل منطق برنامه‌های تلویزیونی، و من جایی در وسط هستم

در The Last of Us، قارچ حتی سال ها پس از شیوع بیماری در بسیاری از مناطق مختلف به عنوان یک تهدید واقعی باقی ماند. نه تنها تراکم‌های بزرگ شهری، که اپیدمی در آنها سریع‌ترین شیوع را داشت، بلکه مناطق کمتر ساخته‌شده نیز خطرناک بودند. با کاوش در دنیای بازی، هر ورود به فروشگاه، پمپ بنزین یا گاراژ با احتمال بالایی برای مواجهه با یک فرد آلوده یا کلیک کننده همراه بود.

تاریخ و زمان آخرین از ما

به این می گویند منطق بازی های ویدیویی. تهیه کنندگان آن باید کاری کنند که بازیکن را جذب کند و توجه او را حفظ کند. از این رو رویارویی های متعدد با مبتلایان رخ می دهد که ما ده ها آن را از بین می بریم. نفخ عظیم قسمت پنجم سریال را به خاطر دارید؟ در بازی ویدیویی، خیلی زودتر ظاهر می شود و در طول ماجراجویی، جوئل و الی چندین هیولا از این دست را از بین می برند.

یک نتیجه طبیعی منطق بازی های ویدیویی این است که افراد آلوده به سادگی خیلی بیشتر ظاهر می شوند. نه تنها در زیرزمین های آسمان خراش های بزرگ، بلکه در حومه شهر و بین ساختمان ها. بنابراین، با پرش از بازی به سریال تلویزیونی، ممکن است این تصور به وجود بیاید که دنیای تولیدکنندگان HBO به سادگی خالی است. آنها نه تنها افراد، بلکه راهزنان و غارتگران را نیز به شدت کمتر آلوده کرده اند. گویی هیچ بیماری همه گیر وجود ندارد، گویی خطری در جایی دور وجود دارد.

این به وضوح در نمونه قسمت آخر، ششم قابل مشاهده است. دو نفر با آرامش از مناطق غول پیکر عبور می کنند. سفر پنج روزه به دانشگاه اما هیچ مشکلی را پیش بینی نکرد. خود الی به آن اشاره می کند، بنابراین به نظر نمی رسد که درگیری های خارج از دوربین وجود داشته باشد. تهدید در خود شهر ظاهر نمی شود، اگرچه قهرمانان با اسب از گوشه های تاریک محوطه دانشگاهی سفر می کنند.

تاریخ و زمان آخرین از ما

- تبلیغات -

توضیح طبیعی این است که ابتدا فایرفلایز و سپس مهاجمان منطقه را از تمام قارچ ها پاک کردند. اما من نمی توانم باور کنم که شورشیان و دزدها به طور روشمند یک بخش از شهر و حتی کل دانشگاه را تمیز کردند. از آنجایی که Phaedra هیچ جاه‌طلبی برای کنترل کل تجمع ندارد، فقط بخشی از آن توسط دیوارهای بزرگ محافظت می‌شود، نه اینکه به Fireflies با کیسه‌های شن معدودشان اشاره کنیم که به عنوان نقاط نگهبان از آن عبور می‌کنند.

همچنین جالب: خاطرات یک گیک قدیمی بدخلق: چه مشکلی دارد Facebook

من هنوز سریال HBO را خیلی دوست دارم، اما نه افراد آلوده، نه زامبی، نه خطر، نه اکشن دارد.

نیازی به توضیح ندارم که ماهیت «آخرین ما» روابط بین فردی است و کلیک‌ها تنها پس‌زمینه‌ای هستند که به ما اجازه می‌دهند طیف گسترده‌ای از رفتارهای انسانی را در محیطی ارائه کنیم که قوانین، قانون و نظم دیگر عمل نمی‌کنند. . من کاملاً این را درک می کنم و به همین دلیل است که من عاشق بازی های ویدیویی Naughty Dog هستم.

با این اوصاف، فکر می‌کنم سازندگان سریال می‌توانند از تعادل بیشتری برای تعامل انسانی استفاده کنند. کمی گوشت بیشتر، اکشن: یعنی فرار از کلیک ها و مبارزه با زامبی های آلوده. به همین دلیل دو قسمت اول سریال را خیلی دوست داشتم، جایی که تعادل خوبی بین مبارزه برای بقا و رابطه بین شخصیت ها وجود داشت. نوشیدنی کامل.

جای تعجب نیست که دو سری اول The Last of Us با استقبال بسیار گرمی مواجه شدند - و اگرچه امتیازات بیشتر کاهش نیافت، بازخوردها نه تنها مثبت بود. اولین جنجال زمانی به وجود آمد که رمزی اعتراف کرد که به عنوان یک فرد غیر باینری شناخته می شود و دومی زمانی که یک رابطه همجنس گرا در قسمت سوم ظاهر شد. جنبه هایی که در برداشت سریال تاثیری ندارد باعث خشم برخی بینندگان شد. از این رو سازندگان سریال تصمیم گرفتند تا صحنه هایی را که آن را تا حد امکان به بازی نزدیک می کرد، مرور کنند. اما قسمت ششم تا حدودی ناامید کننده بود.

تاریخ و زمان آخرین از ما

خب ما قرار گذاشتیم که آدم بیشتر بخواهد. اما سریال همه اینها را ندارد، گاهی اوقات برخی صحنه ها حتی خسته کننده هستند. همه چیز آرام و خانگی است.

احساس می‌کنم در حال تنش در بازی هستم، وقتی الی و جوئل با بی‌احتیاطی سوار بر اسب‌هایشان در شهر می‌روند، چیزی در درونم تکان می‌خورد و در مورد نجات دنیا جوک‌های بلند می‌کنند و آهنگی می‌خوانند. نقش بقا، اکشن را بازی می کند. و همه چیز در سریال بسیار ساده است. بیش از حد ایده آل. نمی‌دانم که آیا شما هم پس از انجام بازی ویدیویی The Last of Us احساسات مشابهی داشتید؟

با این حال، همه چیز با طرح سریال The Last of Us بد نیست. تماشاگر تماشا می کند، تماشاگر خوشحال می شود، حتی به اشتباهات مختلف و ناهماهنگی فیلمنامه با طرح بازی ویدیویی نگاه نمی کند.

خوشبختانه، این‌ها ایراداتی هستند که ارزیابی کلی من را تغییر نمی‌دهند: The Last of Us بهترین سری بازی‌های ویدیویی دارای مجوز داستان محور است که تا کنون ساخته شده است. من هر قسمت از این محصول را با کمال میل تماشا می کنم و نمی توانم دوشنبه ای را بدون The Last of Us تصور کنم، همانطور که زمانی نمی توانستم آن را بدون بازی تاج و تخت تصور کنم. شاید در سری بعدی خطر، تیراندازی، دعوا و همچنین زامبی های آلوده بیشتر باشد.

همچنین جالب:

Yuri Svitlyk
Yuri Svitlyk
پسر کوه های کارپات، نابغه ناشناخته ریاضیات، "وکیل"Microsoft، نوع دوست عملی، چپ-راست
مطالب بیشتر از نویسنده
- تبلیغات -
ثبت نام
اطلاع رسانی در مورد
مهمان

2 نظرات
جدیدترها
بزرگترها محبوب ترین
بررسی های جاسازی شده
مشاهده همه نظرات
Vladyslav Surkov
مدیر
Vladyslav Surkov
1 نکته به آن

با عرض پوزش، اما این پست کمی در مورد هیچ است... صرفا یک کار هوادار است.
من شخصا چندین قسمت را دیدم و به دلایلی گل زدم.
شاید چون قبلا ده ها سریال از این دست در مورد زامبی ها و پسا آخرالزمان دیده بودم، کلیشه ها و فلش بک های کاملی از برنامه های دیگر دیدم.
بازی رو انجام ندادی شاید به همین دلیل شروع نشد؟

مقالات دیگر
برای به روز رسانی مشترک شوید
اکنون محبوب است