در سالهای اخیر، ما اغلب از فرنچایز Fallout نام بردهایم - و اغلب در یک زمینه منفی. به عقیده بسیاری، Bethesda به آرامی اما مطمئناً RPG مشهور را با تغییر سبک اصلی و کسل کننده کردن گیم پلی از بین می برد. ما آماده نیستیم که خودمان را به این قاطعیت بیان کنیم، اما با بازی در آن زمین بایر 3 ما افراد متنفر را کمی بهتر درک کرده ایم. علیرغم این واقعیت که Wasteland یک IP بسیار کمتر شناخته شده است و به آن اندازه ارزشمند نیست، به نوعی نابغه های inXile Entertainment توانستند تقریباً در همه چیز از رقبای مشهور خود پیشی بگیرند. این یک بازی نقش آفرینی پسا آخرالزمانی بزرگ و کاملاً فکر شده است که عمق پروژه های کلاسیک برایان فارگو را با گیم پلی مدرن ترکیب می کند.
اما در مورد همه چیز - به نوبه خود. همانطور که اخیراً متوجه شدم، در کشور ما و در جهان، افراد زیادی نمی دانند و به یاد دارند که Wasteland چیست. همه نمی دانند که این فرنچایز، که در سال 1988 ایجاد شد، قبل و الهام گرفته از Fallout بود. و این تازگی توسط یک شرکت بزرگ تامین مالی نمی شود، بلکه توسط طرفدارانی که بیش از 3 میلیون دلار از طریق تامین مالی جمعی کمک کردند. و با وجود این واقعیت که او این استودیو را در سال 2018 خرید Microsoftاین بازی دارای اصالت، صداقت و حتی برخی ناشیانه بودن بازیهای دهه نود است، زمانی که نه کمیتهها در منابع بازیهای ویدیویی، بلکه دمیورژهای تنها بودند.
من این مقایسه را با Fallout تصادفی انجام نمی دهم: علیرغم این واقعیت که فارگو مدت ها قبل از استودیو Black Isle، در قسمت دوم که در سال 2014 منتشر شد، Wasteland خود را ارائه کرد، او عمداً از قرض گرفتن بیش از حد از منابع اصلی خودداری کرد. از Fallout Tactics بیشتر استفاده کنید. یک CRPG تاکتیکی منتشر شد که نیش و حال و هوای بازی Fallout کلاسیک را حفظ کرده بود، اما با گیم پلی که اصلا شبیه به آخرین ساخته های استودیو بازی Bethesda نیست. به نظر من، این فرمول کامل است. و این فرمول برای Wasteland 3 خیلی اصلاح نشد.
شاید وقت آن رسیده که به مقایسه ها بسنده کنیم و به سراغ خود بازی برویم. در Wasteland 3، ما تیمی متشکل از پنج نفر را مدیریت می کنیم که در صحرای خشن ایالات متحده، که از یک جنگ هسته ای جان سالم به در برده است، زنده می مانند. راهزنان، روبات های آشوبگر، جهش یافته ها، دلقک های تشنه به خون و دیگر عناصر اجباری دوران پسا آخرالزمان در خرابه های شهرهای قدیمی پرسه می زنند. ما برای تکاوران صحرا بازی می کنیم که به دنیای بی قانونی نظم می دهند، اما هیچ کس مانع از این نمی شود که خودمان قهرمان شویم یا ضدقهرمان.
همچنین بخوانید: بررسی Desperados III - تاکتیکال وسترن
طنز سیاه جوهره محصول جدید inXile Entertainment است. من فقط می توانم نویسندگان را تحسین کنم که شاید بامزه ترین و شوخ ترین بازی سال را به ما دادند - رقیبی شایسته برای سال گذشته دنیای بیرونی. به لطف حجم عظیم دیالوگ ها (که به طور کامل توسط بازیگران عالی صداگذاری شده است) است که Wasteland 3 جان می گیرد و شایسته نام AAA است. هر شخصیتی در حافظه شما می ماند و تقریباً هر مکالمه ای حداقل باعث لبخند زدن شما می شود.
شخصیت های به یاد ماندنی زیادی وجود دارند، اما بی چهره ترین آنها «پرتاگونیست ها» هستند، رنجرهایی که بازیکن از همان ابتدا خلق می کند. علیرغم امکانات گسترده سفارشی سازی، بازیکن همچنان بلوک های خاموش را در اختیار دارد، کاملاً عاری از فردیت. همین امر در مورد اطرافیان آنها نیز صدق می کند، اگرچه در مسیر پیشرفت می توانید شخصیت های "زنده" زیادی را با تاریخ و روابط خاص خود بیابید.
نه طرح داستان، بلکه NPC ها و برخوردهای تصادفی به یاد ماندنی ترین هستند، همانطور که شایسته یک RPG است. دنیای Wasteland 3 چندان غمگین نیست (اگرچه بدون آن نیست)، اما کاملاً دیوانه است - این دقیقاً همان چیزی است که می خواستم باشم 2 خشم. به نظر میرسد هر NPC دیگری که اینجا میبینید مشکلی در سر دارد: شخصی لباس خونآشام میپوشد، شخصی پس از تماشای Braveheart به طرز ناشیانهای از لهجه اسکاتلندی تقلید میکند و شخصی خوکها را با مواد منفجره پر میکند.
همچنین بخوانید: بررسی مجموعه XCOM 2 - به نوعی کار می کند
سرنوشت هر یک از این دیوانه ها توسط ما تعیین می شود. گاهی کلمات کافی هستند و گاهی همه چیز با نبردی تا سرحد مرگ رقم می خورد. تو می توانی هم مرد خوبی باشی و هم شرور. در The Outer Worlds لحظاتی وجود دارد که انتخاب های دشوار بر توسعه کل داستان تأثیر می گذارد، اما تعداد آنها به اندازه اینجا نیست. در Wasteland 3، شما واقعا احساس می کنید که هر عملی به نحوی پاسخ خواهد داد. داستان دقیقاً همانطور که میخواهیم توسعه مییابد، اگرچه دائماً مجبوریم انتخابهای سختی داشته باشیم، زیرا هیچ تصمیم واضح یا «خوب» یا «بد» وجود ندارد - این برای شما Mass Effect نیست.
در مورد گیم پلی، ما یک توسعه منطقی از فرمول تعیین شده در Wasteland 2 داریم. این یک بازی تاکتیکی است که بسیاری را به یاد XCOM می اندازد. هر اقدام به تعداد معینی از نقاط عمل نیاز دارد و موفقیت هر حمله در مورد آن تصمیم می گیرد. توسعه دهندگان رابط کاربری را به طور قابل توجهی بهبود بخشیده اند، آن را بصری و قابل درک تر کرده اند و آن را بیشتر برای کنسول ها تطبیق داده اند.
ما پنج همراه داریم که با ما در سفر هستند که تا زمانی که آنها را رها نکنیم، یا تا زمانی که عملی از ما آنها را عصبانی کند، می مانند. جنبه کلیدی نحوه توزیع امتیازات تجربه است. هر شخصیت باید توسعه یابد، و باید عاقلانه انجام شود، زیرا شما نمی توانید به کسی احترام بگذارید. این یک اشکال جدی است، بنابراین در هر اقدام خود مطمئن باشید. من قبلاً شمارش را از دست داده ام که چند بار از خرج کردن امتیاز پشیمان شده ام. ساعت های زیادی طول کشید تا بفهمم سیستم امتیازات و ارتقاءها واقعاً چگونه کار می کند و بهترین راه برای صرف آن چیست. بعد متوجه شدم که هیچ احترامی وجود ندارد و اشتباهاتم را اصلاح نمی کنم.
مورد دوم یکی از مشکلات مکرر بازی است که در آن آموزش ها و دستورالعمل ها بسیار کم است و حتی آنهایی که هستند، گاهی اوقات ظاهر نمی شوند. این برای پیشکسوتان این ژانر ترسناک نیست، اما تازه واردان زمان سختی خواهند داشت، زیرا آنها بلافاصله با حداقل توضیحات وارد نبرد می شوند. حتی موارد مهمی مانند تعداد اعضای تیم شما توضیح داده نشده است - به نظر می رسد که تعداد آنها به 3 نفر می رسد و می توانید همه آنها را در پایگاه شروع به کار بگیرید! اگر بازیکنی این را درک نکند (و احتمالاً یک بازیکن مبتدی نفهمد)، پیشرفت برای او به طرز جهنمی دشوار خواهد بود. تعجب نخواهم کرد اگر بازیکنان زیادی در Wasteland XNUMX گل بزنند بدون اینکه وقت داشته باشند بفهمند چه خبر است. این یک نقص بزرگ است که در بسیاری از CRPG ها مشترک است.
همچنین بخوانید: بررسی دنیای بیرونی - دنبالهای که آرزویش را داشتیم یا تولد یک فرنچایز فرقهای جدید؟
در حال حاضر - در مورد مشکلات فنی. و انها هستند. این، به طور کلی، مورد انتظار است - چنین بازی هایی اغلب پس از چند ماه خریداری می شوند، پس از رفع شدیدترین اشکالات. من با بسیاری از ویژگیها مواجه شدم که به سادگی کار نمیکنند و شخصیتها از صحبت کردن خودداری میکنند. بدون چند حرکت نبود. اما مشکل اصلی صفحه نمایش بارگیری است. نمایشگرهای بارگیری همه جا حاضر. هر اتاق و نقشه جدید با لحظاتی همراه است که شما فقط باید گوشی هوشمند خود را بیرون بیاورید و شروع به پیمایش نوار کنید، زیرا دانلودها در اینجا طولانی هستند - به قدری طولانی که گاهی اوقات می خواهید بازی را در یک کشوی طولانی قرار دهید تا PS5 با یک SSD حیات بخش بیرون می آید.
اینها چیزهای کوچکی هستند که کمی تجربه را خراب می کنند، اما نه آنقدر که از ادامه بازی امتناع کنم. وقتی اکشن خیلی خوب و داستان آنقدر شوخ است، امتناع از چنین تجربه ای به سادگی غیرممکن است. Wasteland 3 یکی از بهترین بازی های امسال است، مهم نیست که چه باشد. تنها چیزی که وجود دارد این است که من مطلقاً نمی توانم آن را به کسانی که بلافاصله می خواهند در حالت تعاونی بازی کنند توصیه کنم: متأسفانه با سیوها مشکلات جدی دارد.
از نظر بصری، تازگی عادی به نظر می رسد. هیچ کس انتظار افشاگری از او نداشت. در بیشتر موارد، ما از بالا به عمل نگاه می کنیم، فقط گاهی اوقات در لحظات کلیدی به شخصیت ها نزدیک می شویم - سپس حتی برخی از حالات چهره و انیمیشن خوبی از حرکات بدن ظاهر می شود. اما وقتی از بلندی به دنیا نگاه می کنید، به خصوص در تلویزیون دور، نمی خواهید بچسبید. کنار آمدن با کنسول های پایه سخت است و شخصیت ها با تاخیر قابل توجهی به حرکت چوب ها واکنش نشان می دهند. با این حال، اینطور نیست سرنوشت، و اینجا ترسناک نیست.
متن بازی به روسی ترجمه شده است و صداگذاری به زبان انگلیسی باقی می ماند. این دومی حتی چیز خوبی است، زیرا بازیگران کار بزرگی انجام دادند. شما به وضوح می توانید احساس کنید که در حین کار چقدر لذت می بردند. با این حال، در مورد ترجمه، من از آن شکایت دارم. مکتب «الاغ آهنین» چه ارزشی دارد - خیلی سخت ترجمه کردند، آفرین، چه بگویم. به طور کلی، طبق معمول، ترجمه بسیاری از شوخی ها را می کشد، بسیاری از کاغذهای ردیابی بی معنی را اضافه می کند و سرزندگی متن را سلب می کند. در صورت امکان به زبان انگلیسی بازی کنید.
حکم
زمین بایر 3 یک RPG عالی است که همه چیز دارد - داستانی شوخ، دنیایی جالب و نبردی زیبا. برای تازه کارها خیلی دوستانه نیست و به یکی دو یا سه پچ نیاز دارد، اما در غیر این صورت من فقط چیزی برای شکایت ندارم.